باستانشناسان موفق به کشف شش کتیبه جدید آرامی در زرناکیتپه، شهری باستانی با قدمتی حدود سههزار سال در استان وان در شرق ترکیه شدند.
مجله اینترنتی باستان شناس : این یافتهها ــ که شامل چند کتیبه عمداً محو شده نیز هست ــ نور تازهای بر حضور دورهی اشکانی در آناتولی شرقی میافکند و نشانههایی از کشمکشهای سیاسی میان قدرتهای باستانی حاکم بر منطقه را آشکار میسازد.
زرناکیتپه که در محلهی «یوکاری ایشıklı» از شهرستان ارجیش واقع شده، با وسعتی حدود ۲۷۰ هکتار یکی از بزرگترین مراکز شهری شناختهشده در آناتولی شرقی به شمار میرود.
کاوشها زیر نظر «مدیریت موزهی وان» و با مشاورهی علمی پروفسور «رافِت چاوشاوغلو»، رئیس دانشکدهی ادبیات و مدیر گروه باستانشناسی دانشگاه «یوزونجو ییل وان» انجام میشود. این پروژه با حمایت «استانداری وان» و «فرمانداری ارجیش» پیش میرود.

آنچه در این مقاله می خوانید
- «نفوذ اشکانی و کتیبههای محو شده»
- «نشانههای آشوب فرهنگی و سیاسی در زرناکیتپه»
- شهری میان امپراتوریها
- مهندسی و زیرساخت
- «نوشته های محو شده بر سنگ»
- کشف مجدد تپه زرناکی
«نفوذ اشکانی و کتیبههای محو شده»
کتیبههای تازه کشفشده ــ که چهار نمونه از آنها بر دیوارهای دفاعی شهر حک شدهاند ــ به زبان آرامی نوشته شدهاند؛ زبانی که در دوران هخامنشی و اشکانی نقش زبان اداری و فرهنگی را ایفا میکرد.
این کشف نشاندهندهی وجود یک استقرارگاه متعلق به دورهی اشکانی است که احتمالاً بهعنوان یک پایگاه مرزی کلیدی میان جهان ایرانی و آناتولیایی عمل میکرده است.
«نشانههای آشوب فرهنگی و سیاسی در زرناکیتپه»
پروفسور چاوشاوغلو توضیح داد که سه کتیبه عمداً محو شدهاند و این امر میتواند نشانگر دگرگونیهای فرهنگی یا سیاسی باشد:
«برخی از کتیبهها بهطور عمدی تراشیده و پاک شدهاند. این امر بهاحتمال زیاد بیانگر درگیریهای میانتمدنی یا تلاش یک قدرت حاکم متأخر برای زدودن آثار قدرت پیشین است.»
کارشناسان بر این باورند که این نشانهها میتواند به دورهی گذار پس از حکومت اشکانیان تعلق داشته باشد؛ زمانی که قدرتهای محلی نوظهور و مقامات استانی رومی در پی جایگزینی نمادها و زبانهای اداری پیشین بودند ــ فرآیندی که در مناطق مرزی آناتولی باستان بارها مشاهده شده است.
شهری میان امپراتوریها
شواهد باستانشناسی و تاریخی نشان میدهد که زرناکی تپه پس از فروپاشی پادشاهی اورارتویی (قرن نهم تا ششم پیش از میلاد)، زمانی که مادها و بعدها هخامنشیان منطقه را تصرف کردند، رونق گرفت.
در عصر هلنیستی، تحت امپراتوری سلوکی، این شهر طرح شبکهای را اتخاذ کرد که شبیه طراحی شهری کلاسیک هیپودامی بود.
وقتی اشکانیان در قرن دوم پیش از میلاد کنترل خود را به سمت غرب گسترش دادند، این بنیانهای شهری را به ارث بردند و زرناکی را به یک سکونتگاه مرزی مستحکم تبدیل کردند که هم سنتهای ایرانی و هم سنتهای آناتولی را منعکس میکرد.
مهندسی و زیرساخت
کاوشها همچنین سنگرهای بیضیشکل، کانالهای زهکشی و دیوارهای دفاعی با ضخامت تقریباً ۴.۲۵ متر و ارتفاع سه متر را که از ترکیبی از سنگ آهک و بازالت ساخته شدهاند، کشف کردهاند.
سیستم زهکشی شهر که برای تخلیه آب انباشته شده از درون دیوارها طراحی شده است، نشاندهنده برنامهریزی شهری پیشرفته و سکونت طولانیمدت در این شهر است.
چاووشاوغلو گفت: «این سیستم نشان دهنده درک آگاهانه از مهندسی هیدرولیک است. واضح است که این یک پایگاه نظامی کوتاه مدت نبوده، بلکه یک سکونتگاه شهری برنامهریزی شده و پایدار بوده است.»

«نوشته های محو شده بر سنگ»
زبان آرامی، که زمانی زبان مشترک سراسر خاور نزدیک بود، در سراسر دورهی اشکانی همچنان بهعنوان زبان اداری و کتیبههای سلطنتی به کار میرفت.
محو عمدی برخی متون در زرناکیتپه میتواند بازتابی از اشغال دوبارهی این محوطه در دورهی رومی باشد؛ زمانی که حاکمان جدید میکوشیدند هویت فرهنگی و دینی خود را تحمیل کنند.
پروفسور چاوشاوغلو یادآور شد که چنین اقداماتی «شکلی نمادین از بازنویسی تاریخ است ــ عملی که قدرتهای متأخر برای زدودن یا خنثیسازی حضور پیشینیان خود به کار میبردند.»
کشف مجدد تپه زرناکی
مراد کارالوغلو، فرماندار منطقه، بر اهمیت این محوطه تأکید کرد:
«با این شش کتیبهی تازه، شمار کل متون آرامی کشفشده در اینجا به چهارده مورد رسیده است. ما بر این باوریم که این بخش، ورودی یادمانی شهر باستانی را نشان میدهد که قدمت آن میتواند به حدود سههزار سال پیش بازگردد.»
هر قطعهی سنگی تازه کشفشده، بخشی دیگر از پازل سیاسی فراموششدهی آناتولی شرقی را آشکار میسازد.
با ادامهی کاوشها و پردهبرداری از گذشتهی مدفون زرناکیتپه، یک نکته روشنتر میشود: هر واژهی محوشده بر سنگ پژواکی از امپراتوری است که نخواست به فراموشی سپرده شود
در حالی که کشورهای عراق، چین و ترکیه با شتاب در حال توسعه باستانشناسی، حفاظت از میراث فرهنگی و پاسداری از هویت و تمدن تاریخی خود هستند، کشور ما از یکسو با جریانهای ایرانستیزانه و از سوی دیگر با معضل گستردهی گنجیابی و غارت سازمانیافتهی محوطههای عمدتاً ثبتنشده مواجه است؛ اقداماتی که گاه زیر پوشش معدنکاوی و عناوین مشابه صورت میگیرد و با اندکی تحقیق میتوان ردِ دستهای پشت پرده را دید که چگونه تاریخ و تمدن ایران را برای منافع شخصی خود به یغما می برند.
فراموش نکنیم گذشته ما ، آینده ماست.
