«فیگور» یادآور آثار کیارستمی و شهرام مکری است

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابطعمومی گروه سینمایی «هنر و تجربه»، نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «فیگور» با حضور پویا پارسا مقام، کارگردان، نوید پور محمدرضا، منتقد و کارشناس سینما توسط گروه سینمایی «هنر و تجربه» شامگاه دوشنبه ۱۲ خرداد در پردیس سینمایی چارسو برگزار شد.
پویا پارسا مقام در ابتدای این نشست در خصوص چگونگی شکلگیری ایده اولیه فیلم «فیگور» گفت: چندین سال پیش یک داستان کوتاه آلمانی را مطالعه کردم که «حمایت از هیچ» نام داشت و به ساخت فیلمی درباره آن علاقهمند شدم. البته در فرایند نگارش فیلمنامه، فضای آن داستان بهصورت کلی تغییر کرد و دیگر نمیتوان سختی از اقتباس به میان آورد.
وی درباره تأثیر خود از عباس کیارستمی ابراز کرد: «طعم گیلاس» فیلمی بود که پس از کشف آن به سینما علاقهمند شدم و به همین دلیل هر اثری که مشاهده میکنم، در مقام مقایسه با آن قرار میدهم. چند روز پیش مجدداً به تماشای این فیلم نشستم و عجیب است که «طعم گیلاس» میتواند ۳۰ سال پس از ساختهشدن همچنان مخاطب خود را شگفتزده کند. به نظر میرسد وجود مسئلهای همچون فرم و حساسیت فیلمساز در ارائه اطلاعات و همچنین وهمی که در فیلم وجود دارد، باعث ماندگاری آن شده است. پنهانکردن و وجود فاصله در «طعم گیلاس» دو نکته بسیار بااهمیت برای من بود و تلاش کردم این موارد را در نسبت با فیلم خود مطرح کنم.
پارسا مقام درباره پایانبندی «فیگور» نیز گفت: مسئله مرگ و چگونگی نشاندادن آن در سینما کار بسیار سخت و دشواری است. در واقع قابلباور نشاندادن آن چالشی اساسی است درصورتیکه در ادبیات چنین معضلی وجود ندارد و همه چیز باورپذیر است.
نوید پورمحمدرضا تصریح کرد: زمانی که این فیلم را دیدم به یاد نمایشنامههای ایبسن افتادم که در آن نیز همه چیز در جای خود قرار دارد؛ اما مواردی در مناسبات خانوادگی افشا میشود که این عامل مرموز نظم اولیه را برهم میزند و ریشه در ژن و وراثت دارد.
وی ادامه داد: فیلمهای این سالهای سینمای ایران را همواره با پدران و دختران به یاد میآوردم اما «فیگور» باعث میشود تا پای ماجرای پدران و پسران نیز به میان کشیده شود. در پایان فیلم نیز متوجه یک سایه شوم هستیم و از قطع زنجیره وراثت خبری نیست. به همین دلیل به نظر میرسد که با فیلمی مشابه آثار ایبسن روبهرو باشیم
پورمحمدرضا با بیان اینکه «فیگور» از آن دسته فیلمهایی است که با شوک به اتمام میرسد، یادآور شد: در سینمای معاصر میتوان مشابه این شوک را در فیلمهای هانکه و سینمای معاصر رومانی مشاهده کرد. همچنین به نظر میرسد که نمای لانگ شات تصویر شده در انتهای فیلم، ادای دینی به «طعم گیلاس» ساخته عباس کیارستمی است که در سکانس دیگری از «فیگور» نیز موسیقی آن در دل سکوت و آمبیانس صحنه به گوش میرسد که علاوه بر نوعی ادای احترام، در ذات خود نمودی جذاب دارد.
وی ادامه داد: دیدار پایانی پدر و پسر برای من ردی از فیلمساز معاصر دیگری را نیز به همراه دارد. غیرمستقیمگویی در صحنه پایانی، شبیه به تنش در فیلمهای شهرام مکری خصوصا در آثار «ماهی و گربه» و «هجوم» است. در مجموع تصور میکنم گاهی اوقات پردهپوشی، امتناع و امساک در نمایش تقابل دوبهدو پدر و پسر در فیلم مشهود است و از روش غیرمستقیمگویی و کنایه زن دراینخصوص بهره گرفته شده است و فیلم در این پردهپوشی و غیرمستقیمگویی شبیه به فیلمهای مدرن معاصر عمل کرده است.
این منتقد ابراز کرد: همیشه این سؤال به وجود میآید که آیا داستان یک فیلم در واقعیت نیز قابلیت اجرا دارد؟ این موضوع ۲ سال پیشوپس از نمایش فیلم جیلان در کن بحثهای بسیاری را برانگیخته بود و برخی آن را با فیلمهای کیارستمی مقایسه کرده بودند. اما میان فیلمهای این ۲ نفر تفاوتهای جدی وجود دارد و شخصیتهای کیارستمی گاهی وارد پشتصحنه داستان میشوند.