سوار تاکسی بودم ۳ تا دختر جوون که یه ذره به خودشون رسیده بودن داشتن جلوتر راه میرفتن راننده برگشت گفت ببینم این ۳ تا خراب کجا میرن، برگشتم چپ چپ نگاهش کردم گفت من ۳۰ ساله پشت فرمونم همچین دخترایی رو از ۱ کیلومتری تشخیص میدم، قبل از اینکه حرفی بزنم بوق زد براشون، تو ذهنم داشتم یه جواب خوب برا حرفش آماده میکردم که یهو یکی گفت اِاِ سلام دایی، یه صدای دیگه گفت: سلام بابا
سوار تاکسی بودم ۳ تا دختر جوون که یه ذره به خودشون رسیده بودن داشتن جلوتر راه میرفتن راننده برگشت گفت ببینم این ۳ تا خراب کجا میرن، برگشتم چپ چپ نگاهش کردم گفت من ۳۰ ساله پشت فرمونم همچین دخترایی رو از ۱ کیلومتری تشخیص میدم، قبل از اینکه حرفی بزنم بوق زد براشون، تو ذهنم داشتم یه جواب خوب برا حرفش آماده میکردم که یهو یکی گفت اِاِ سلام دایی، یه صدای دیگه گفت: سلام بابا
قیافه راننده دیدنی بود، یهو با یه حالت عصبی به من گفت من مسیرم عوض شده کرایه هم نمیخوام بفرمایید پایین
خب به من چه خودش گفت ۳۰ ساله کارش اینه از ۱ کیلومتری تشخیص میده چرا من رو پیاده کرد؟
Join → @Aparat_Tv 📺
لینک منبع