عمومی

اگر فوکو، ترومن شو را نگاه می کرد!

🔳⭕️ اگر فوکو، ترومن شو را نگاه می کرد!
یادداشت تحلیلی دکتر مجتبی لشکربلوکی منتشر شده در
کافه هنر به بهانه تحلیل فیلم ترومن شو

مایلم تحلیل خودم رو با یک جمله درخشان از فیلم شروع کنم:
We Accept The Reality Of The World With Which We’re Presented. It’s As Simple As That
ما واقعیت جهانی که بهمون نشون داده شده رو می‌پذیریم. به همین سادگی.

معنای این جمله در زندگی جمعی ما چیست؟ بگذارید از منظر فوکو به این نگاه کنیم. او می گوید قدرت مولد معرفت است. یعنی چه؟ قدرت برای آنکه بتواند موثر باشد نظام فکری خاص ارایه می کند و به ما به جای حقیقت می فروشد. آن چه ما به عنوان درست و نادرست و خوب و بد می شناسیم، دقیقاً در حوزه سیاسی و ناشی از قدرت شکل می گیرد. چرا؟ معرفت پیوند تفکیک ناپذیری با شبکه های قدرت دارد. باز هم می شود پرسید چرا؟ چون معرفت به قدرت خدمت می کند. هیچ رابطه قدرتی نیست که حوزه ای از معرفت (نظام فکری) همبسته خود را ایجاد نکند و هیچ معرفتی نیست که بانی روابط قدرت نباشد. اگر بخواهم خیلی ساده صحبت کنم می توانم بگویم فرادستان (صاحبان قدرت) برای آنکه در قدرت بمانند غیر از خشونت، ابزاری بسیاری نرم تر و بهتری در اختیار دارند به نام معرفت (نظام فکری، ایدئولوژی و …). کار آنان این است که جهان را به گونه ای به فرودستان نشان دهند که باعث شود همواره فرودستان، از قدرت تبعیت کنند و وضعیت موجود را بپذیرند.
فوکو نقاب از روی چهره قدرت در جهان مدرن برداشت. و به ما آموخت که قدرت پشت بسیاری از امور نهفته است. و عملا حتی دانش، علم، آکادمی، اندیشه، مقالات دانشگاهی، سخنرانی های وزین، کتاب ها، دانشگاه ها و درک و دانش تاریخی ما نیز می تواند آلوده به قدرت و در خدمت قدرت است. (و نه اینکه همه اش برآمده از قدرت باشد)
از طرفی جوامع انسانی همواره بر نظام قدرت استوار است و سرنگونی یک نظام سیاسی ما را به نظام سیاسی دیگری می برد. با توجه به اینکه هر نظامی که بیاید، قدرت تعریف و تفسیر ویژه خود را از جهان هستی و حقیقت را دارد، ما همواره در معرض حقیقت آلوده به قدرت هستیم.
این فیلم می تواند نشان دهد که چگونه قدرت برای ما جهانی و فضایی را فراهم می کند که در زندان توهمات باشیم و بدون اعمال خشونت ما را به بند می کشد و ما نیز خشنودیم. قدرت مبتنی بر خشونت یعنی تضاد و مقاومت اما قدرت از طریق معرفت، یعنی پذیرش و رضایت. چه چیزی بهتر از این؟

☑️⭕️تجویز راهبردی: چه می توان کرد؟
انسان قابلیت این را دارد که از زندان توهمات، معرفت های برساخته قدرت و حقیقت نماها فرار کند. به شرط آنکه اولا به مکانیزم پشت معرفت ها آگاهی داشته باشد و به همه چیز شک سیستماتیک کند. دوم اینکه مسلط به تفکر موشکافانه (تفکر انتقادی) باشد و سوم اینکه پرسش های رهایی بخش کند. پرسش هایی از جنس چرا؟ و چرا که نه؟ از جنس واقعا آنچه بدیهی به نظر می رسد، بدیهی است؟ آنچه مفروض گرفته می شود واقعا قطعی است؟ تبارشناسی و ریشه شناسی و موشکافی باورهای جمعی که داریم راه فرار از زندان است. تحلیلم را با یک جمله درخشان دیگر از فیلم به پایان می برم:
You Never Had A Camera In My Head !

یکی از مهم‌ترین صحنه ها گفتگوی میان ترومن (فرودست) و کریستف (فرادست) است. درست مثل زمانی که به ترومن می‌گوید: “من بهتر از تو خودت رو می‌شناسم.” و ترومن جواب می‌دهد: “هرگز تو سرم دوربین نداشتی!” این قدرت می تواند همه چیز را کنترل کند. اما اگر از پرسش های رهایی بخش استفاده کنیم به نتایجی می رسیم که برای فرداستان غیرقابل منتظره خواهد بود.

کانال شخصی مجتبی لشکربلوکی بازنشر از کانال کافه هنر (لینک)
@Dr_Lashkarbolouki
لینک منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا