عمومی

چوپانی ماری را از میان بوته های آتش گرفته نجات داد و خورجین گذاشته و به راه افتاد..


چوپانی ماری را از میان بوته های آتش گرفته نجات داد و خورجین گذاشته و به راه افتاد..

چند قدمی که گذشت مار از خورجین بیرون آمد و گفت: به گردنت بزنم یا به لبت؟ چوپان گفت: آیا سزای خوبی این است؟ مار گفت : سزای خوبی بدی است…

و قرار شد تا از کسی سوال کنند به روباهی رسیدند و از او پرسیدند چاره کار را روباه گفت : من تا صورت واقعه را نبینم نمیتوانم حکم کنم..

برگشته و مار را درون بوته ها آتش انداختند مار به استمداد برآمد و روباه گفت:


بمان تا رسم خوبی از جهان بر افکنده نشود

Car Online

Join → @Aparat_Tv 📺
لینک منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا