پسرونه
#خاطرات_دیت
پسرونه
من یه سربازم
طهران هستم و با یه دختر اوکی شدم که رابطمون لانگ و مشهد زندگی میکنه
بعد چند وقت اوکی شدیم و من رفتم مشهد به دیدنش از طرف پادگان رفتیم
به هر دری زدم همرو بپیچونم تا برم نیم ساعت ببینمش فقط. دفعه اول که دیدمش…ادامه خاطره
لینک منبع