عمومی

‏معلم کلاس پنجممون همیشه از من بدش میومد و عاشق امیرصدرا بود. یه روز تمام توانمو گذاشتم یه انشای خوب نوشتم به امید اینکه منم به چشمش بیام و تشویقم کنه. وقتی سر کلاس خوندمش، امیرصدرا گفت انشای قشنگی بود. خانوم گفت امیرصدرا رو تشویق کنید که پیشرفت همکلاسیشو می‌بینه و انکار نمی‌کنه.

‏معلم کلاس پنجممون همیشه از من بدش میومد و عاشق امیرصدرا بود. یه روز تمام توانمو گذاشتم یه انشای خوب نوشتم به امید اینکه منم به چشمش بیام و تشویقم کنه. وقتی سر کلاس خوندمش، امیرصدرا گفت انشای قشنگی بود. خانوم گفت امیرصدرا رو تشویق کنید که پیشرفت همکلاسیشو می‌بینه و انکار نمی‌کنه.

Join → @Aparat_Tv 📺
لینک منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا