امروز بابا مامانم کیک خریدن و عذرخواهی کردن یادشون رفته دیروز تولدم بوده. گفتم ۳۸ سالگی که تولد نداره. خواهرم هم زنگ زد تولدم رو تبریک گفت ولی برادرم نه. وقتی میبینم دوست‌هام به برادر بزرگشون تکیه میکنن و برادر بزرگشون مثل کوه پشتشونه عمیقا حسرت میخورم.

امروز بابا مامانم کیک خریدن و عذرخواهی کردن یادشون رفته دیروز تولدم بوده. گفتم ۳۸ سالگی که تولد نداره. خواهرم هم زنگ زد تولدم رو تبریک گفت ولی برادرم نه. وقتی میبینم دوست‌هام به برادر بزرگشون تکیه میکنن و برادر بزرگشون مثل کوه پشتشونه عمیقا حسرت میخورم.

Join → @Aparat_Tv 📺
لینک منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

11 + 3 =

دکمه بازگشت به بالا